از روستای لنجرود تا فاو | زندگینامه شهید «عباس بیگی»
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، آن گاه که در گهواره سپید کودکی پا به عرصه وجود نهاد، آسمان شاهد حضوری شد که بر شهادت مژده میداد. زندگی ساده و بیآلایشِ حسین با قدوم کودکی که نام عباس را برایش برگزیدند، نورانی شد. نان ساده و حلال خانوادهای کشاورز و زحمتکش بر سفرهای پر از عشق به اباعبداللهالحسین(ع) پذیرای نوباوه آنان گردید. از او میگویم؛ از عباس بیگی، روستا زادهای که از روستایی کوچک، اما پر از شور زندگی، تا عرش پرواز کرد.
شهید عباس بیگی در آذر ماه سال 1345 در روستای لنجرود، از توابع شازند، متولد شد و پس از سه سال تحصیل به خاطر کمک به خانواده ترک تحصیل نمود و همراه پدر به کشاورزی مشغول شد. دوران کودکی را با کار و تلاش گذراند و روز به روز برای بهبود اوضاع اقتصادی خانواده بر تلاشش میافزود.
هنگامی که به سن سربازی رسید، سومین سال آغاز جنگ تحمیلی بود و او از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران به سربازی فراخوانده شد و پس از طی کردن دوره آموزشی جهت ادامه خدمت در گروه 22 توپخانه به خوزستان منتقل شد. آن روزها مصادف شده بود با عملیات بزرگ والفجر هشت.
این سرباز شجاع ایرانی یکی از دلاورانی بود که در این عملیات، حضور داشت. او منتظر شهادت بود و شهادت پایان پر شکوه انتظار او بود. آن قدر خلوص نیت داشت که قبل از حضور در جبههها به مقام رفیع شهادت نائل شد. آری شهادت لیاقت او بود و در عمق جانش نفوذ کرده بود. همه تلاش این شهید، حفظ وطن و اسلام بود. در عملیات مذکور، تمام سربازانی که حضور داشتند، مردانه جنگیدند و در این رزم بیامان، ترکش گلوله توپ به سر و گردن عباس اصابت کرد و او در صحنه رزم، شربت شهادت را نوشید و در زادگاهش آرامگاهی ابدی یافت.